کلاه مرا مشتاق به ساعت lond weil مچی کرد زیرا سرگرمی این بود که بدانم قیمت ساعت چقدر است. بیش از 20 سال پیش بود که من برای اولین بار نسخه ای از “Wrist Watch Annual” را در دست داشتم.
نوعی کاتالوگ که شامل ساعت های بسیاری از برندها، از جمله قیمت های خرده فروشی آنها می شود. تا آن زمان، بیشتر تجربه من با ساعت های لوکس به عنوان یک ناظر بود که آنها را روی مچ دست یا در فروشگاه ها به نمایش گذاشت.
پس از اینکه در نهایت قادر به مشاهده و مقایسه قیمتها در میان انواع ساعتها شدیم، حس کنجکاوی عمیقی شکل گرفت. می خواستم بدانم چرا این ساعت های خاص اینقدر قیمت دارند؟
من تنها کسی نیستم که به دلیل علاقه اولیه به این که چرا ساعتها به همین شکل قیمت میشوند، عاشق جمعآوری ساعت شدهام. چرا قیمت برخی از محصولات بسیار بیشتر (یا گاهی اوقات کمتر) از دیگران است.
اگر قیمت اغلب بالای یک ساعت واقعا ارزشش را دارد. من پیشنهاد نمیکنم که قیمتهای بالا دلیلی برای علاقهمند شدن به ساعتها باشد
اما معمولاً قیمت بالای ساعتهای مچی، در مقایسه با سایر کالاهای مصرفی دیگر، کافی است تا حتی پیچیدهترین ما را متعجب کند: «در زمین چه میشود؟ به آن چیز کوچکی که آن را اینقدر ارزشمند می کند؟»
پرسیدن این سوال همیشه برای دوستداران ساعت یک رفتار عادی است. پاسخ به آن یک چالش است اگر نمی دانید ساعت ها چقدر ارزش دارند.
بعد از اینکه متوجه شدید قیمت یک ساعت چگونه است، سوال بعدی که می خواهید از خود بپرسید این است که آیا ارزش آن را دارد یا خیر. چگونگی پاسخ به این سوال هدف اصلی این مقاله است.